Notice: Undefined offset: 4 in /home/mahbobtarin/public_html/showmahbob.php on line 26
سید رضا بهاء الدینی


Notice: Undefined variable: width_tablighpx in /home/mahbobtarin/public_html/tablighat.php on line 12




اندیشه » مراجع و بزرگان دینی » تعداد بازدید: ٢٩٨٠١٩
سید رضا بهاء الدینی
امتیاز:

Notice: Undefined variable: counter in /home/mahbobtarin/public_html/showmahbob.php on line 271
نهمین روز فروردین ماه 1287 ش . سپیده حیات طفلی پاك طینت در خانواده ای مذهبی سرزد. شور اشتیاق آن روز با جشن ولایت و عید غدیر سال 1327 قمری همراه بود و این میلاد، شادی افزونتری برای اطرافیان كودك به ارمغان آورد.
نام فرزند را ((سید رضا)) نهادند تا به بركت این نام و نورانیت آن ایام برای همیشه ((بهاءالدین )) باشد. نسب نیاكان ارجمند وی به امام سجاد علیه السلام می رسد و اجداد و پدران والامقام او هر یك بسان گوهر تابناكی در دوران ظلمت درخشش خاصی داشته اند. برخی از آنان عهده دار تولیت حرم فاطمه معصومه علیه السلام بودند و تنی چند از خادمان مخلص بارگاه آن پاك بانوی بلند اختر محسوب می شدند.
پدر سید رضا سید صفی الدین بود كه افتخار خدمتگزاری آستان مقدس ‍ حضرت معصومه را داشت . انس فراوان او با قرآن ، عشق وافر به قرائت آیات الهی و حافظه چشمگیر وی موجب اعتماد علما به اندوخته های ذهنی سید صفی الدین شده بود، به طوری كه او را ((كشف الایات علما)) می نامیدند. آنچه صفات برجسته ای به وی بخشید مناعت طبع ، بلند نظری اشتیاق خدمت به جامعه بود.
مادر سید رضا، فاطمه سلطان - معروف به زن آقا - بانویی مؤ من و مخلص ‍ بود كه همسری مهربان و زیرك برای سید صفی الدین محسوب می شد. وی از نوادگان اندیشمند والامقام ملا صدرا شیرازی بوده است . بانویی كه صفا و صمیمیت در زندگانی قناعت و ساده زیستی در دوران حیات و عشق و علاقه به همسر و فرزندان وی را از دیگران ممتاز ساخته بود و انسی فراگیر با قرآن والفتی چشمگیر با دعاهای معصومان علیه السلام داشت و هماره دامن وجود خود را لبریز از معنویت و نورانیت می نمود.
دوران كودكی
اوان كودكی سید رضا همراه با نشانه هایی چون حافظه فوق العاده ، استعداد بسیار و درك جهان اطراف بود به طوری كه خود درباره آن دوران اینچنین می فرماید:
یك ساله كه بودم افراد پاك طینت و نیكو سرشت را دوست داشتم و علاقه ای قلبی به آنان پیدا می كردم . خیر و شر را می فهمیدم و بین انسانهای خیر و نیكوكار و افراد شرور و طغیانگر فرق می گذاشتم .))
سید رضا چون به دو سالگی رسید به مكتب خانه پای گذاشت . حمد و سوره ، اذان و اقامه و سپس قرائت قرآن را یاد گرفت و آنگاه خواندن و نوشتن را آغاز كرد.
در شش سالگی دوره مكتب تمام شد و برای آموختن درسهای دیگر به مكتب دیگری رفت تا در این محل نصاب الصبیان - كه معانی لغات را به صورت شعر بیان می كند - و دیگر كتابها را بیاموزد.
روزهای تابناك این ایام همراه با طلوع آفتاب بهروزی و شادكامی سید رضا بود. زیرا خبر موفقیت های او به گوش آیة الله سید ابوالقاسم قمی رسید و ایشان كه فردی فروتن و دانشمندی پارسا و مردی پراخلاص بود، شیرین ترین لحظات شوق و شادمانی را با تشویقهای پی در پی و فراگیر برای سید رضا فراهم ساخت .
رؤ یایی ملكوتی
گوش جان به سخنان این فقیه فرزانه می دهیم تا از رؤ یای ربانی و استخاره آسمانی وی آگاه شویم :
((در كنار رفتن به مكتب ، با بچه ها الك دو لك (چوب بازی ) می كردیم . در همان ایام و در هنگامی كه هفت سال بیشتر نداشتم ، شبی در خواب دیدم مشغول بازی هستم . سید بزرگواری جلو آمد و به تمامی بچه ها پول و شكلات داد، همه خوشحال شدند اما چیزی به من نداد و گفت : نه ، به این نمی دهم ! چون بچه است و اهل بازی از شدت ناراحتی از خواب پریدم . مدتی فكر كردم . ناگاه احساس نمودم كه قرار است خیری به بنده برسد اما بازی در كوچه مانع آن است . از همان زمان تصمیم گرفتم در كوچه بازی نكنم و چنین هم كردم . با تمام جدیت مشغول درس شدم . چندی بعد حالتی در من ایجاد شد كه حس می كردم با پول سیاه و چیزهایی از این قبیل كه بچه ها را شاد می كند شاد نمی شدم و تحت تاءثیر آنها قرار نمی گیرم !))
((... شبی پدرم مرا صدا زد و از آنجا كه اختیار و انتخاب زندگی را به می سپرد، پرسش نمود كه به چه كاری علاقه داری ؟ چون در آن ایام بهترین حرفه كار ظریف روی چوب بود و من علاقه ای درونی به كارهای هنری داشتم این شغل را بیان كردم .
پدر، نگاهی به من كرد و گفت : درس خواندن هم خوب است . حاضری برای درس خواندن استخاره كنم ؟ قبول كردم . وضو گرفت ، رو به قبله كرد و با چند صلوات و توجه به پروردگار، قرآن را باز كرد و با خوشحالی بسیاری فرمود: خوب آمد... برای درس خواندن خوب آمد.
خوب آمدن استخاره ، آرامش بر تمام وجودم افكند؛ از آن لحظه به این راه مطمئن شدم و به دنبال آن شوق و علاقه ای بسیار وجودم را فراگرفت به طوری كه سر از پا نمی شناختم . در این میان تشویقهای گذشته عالم بزرگوار مرحوم حاج شیخ ابوالقاسم قمی (ره ) نیز بسیار كار ساز بود.))
شوق بی پایان
آن لطف خداوندی و این تلاش و پشتكار فراگیر مقدمه ای خجسته برای سید رضا فراهم می كند. به طوری كه شوقی فراگیر و عشقی فراوان به تحصیل پیدا نموده ، كتابهای مقدمات را یكی پس از دیگری فرا می گیرد.
پیش از دوازده سال نداشت كه آمادگی خود را برای امتحان نزد حاج شیخ عبدالكریم حائری - مؤ سس حوزه علمیه قم - اعلام كرد و موفقیت تحسین برانگیز وی در مقابل حاج شیخ ، شروعی خجسته برای ارتباط صمیمی با ایشان گردید.
در این زمان بود كه همنشین این طلبه سخت كوش درس و بحث و زندگی اش كتاب می شود. به گونه ای كه نوجوانی حدود شانزده ساعت تلاش علمی نموده و لحظه ای از فرصت خویش را از دست نمی دهد!! افزون بر كتابهای حوزوی ، بسیاری از علوم مفیدی كه برای هر طلبه ضروری است فراگرفته ، برای بهره گیری بهتر از روزها و ساعات یك سال از مدرسه بیرون نمی رود، گرچه فاصله وی از مدرسه فیضیه تا منزل بیش از هزار قدم نبوده است . مادرش كه ساعت استراحت سدی را می دانسته ، در ساعت خاصی به فیضیه می رود تا فرزند خود را دیدار كند. روزهای پرفروغ و شبهای پرتوفیق آن ایام به گونه ای سپری می شده كه پیش از طلوع آفتاب سه یا چهار مباحثه انجام داده ، گاهی قبل از اذان صبح دو درس را به پایان برد.
شوق بی پایان و پشتكار فراوان وی در حوزه به آنجا انجامید كه مدرسی موفق و پذیرفته فراهم ساخت . درس وی در بسیاری از مدارس قم شروع گشت . چند دوره ((جامع المقدمات ))، ((سیوطی ))، ((مطول )) و ((قوانین )) و پس از آن ((رسائل و مكاسب و كفایه تدریس نمود و در پی این توفیقات ، ((درس خارج )) ایشان برای تربیت دانش پژوهان اجتهاد دوست آغاز گردید. و بدین سان مدرسی شصت ساله این پژوهشگر فرزانه و تدوین بسیاری از معارف نهج البلاغه و صحیفه سجادیه ، شیرین ترین لحظه های عمر را در گذر بیان و قلم فراهم نمود تا ساعاتی سبز و پرسعادت در صحیفه دوران این فقیه فرهیخته رقم خورد و ((سیدرضا))، ((بهاء الدین )) گردد.
جلوه جاودانه
((از عواملی كه باورهای اعتقادی انسان را سست می كند و مانع پیشرفت معنوی انسان می شود، شهرت های بیجا و بی فایده است . علاقه به معروفیت و شوق و سر زبانها افتادن ، نشانه ضعف ایمان و كمبودهای روحی فرد است )).
بر اساس این اعتقاد، ایشان از قبول مصاحبه های تلویزیونی ، معروفیت درباره مرجعیت ، خرید منزل نزدیك حرم برای شناخته شدن بیشتر یا تهیه مهر و دایر كردن دفتر مراجعات برای مرجعیت ، سرباز زده و قبول نكرد. گاهی كه با اصرار برخی ارادتمندان روبرو می شد، می فرمود:
((بالاتر از اینها فكر كنید. گیرم نام بنده بر سر زبانها افتاد، وقتی پیش خدا دستم خالی است ، آن شهرت برای من چه سودی دارد؟... نام بنده موضوعیت ندارد.
((رسیدگی به محرومان )) عنوانی دیگر از صحیفه صفات این فقیه فرهیخته است . ایشان چون پدری مهربان بیش از چهل سال رهگشای مستمندان و فقرای آبرومند بوده اند، گاهی كه صحبت از چگونگی امداد و كمك رسانی می شد، می فرمود:
((كمكها را شب انجام دهید. رعایت آبروی افراد را بكنید، به گونه ای كمك كنید كه شما را نشناسند. مبادا فردا شما را ببینند و خجالت زده گردند.))
پهنه توكل و عظمت معرفت وی به قدری است كه چون سخن از داشتن و نداشتن می شود، می فرمایند:
((هیچ گاه نمی گذارند درمانده شویم !))
((آگاهی از حقایق عالم )) صفحه ای دیگر از كتاب پرشكوه و شخصیت ارجمند حضرت آیة الله بهاء الدینی است . به گوشه ای از این حقایق می پردازیم :
سالیان بسیاری بعد كه برخی از شیفتگان دانش و دانایی با حضور در محضر پرفیضش از درس ایشان بهره می گرفتند. یكی از شاگردان آقا كه فردی متقی و پارسا بود اما استعداد شایانی نداشت از دنیا رفت . مدتها گذشت روزی سخن او به میان آمد. ناگاه ایشان فرمود:
((فلانی در برزخ چنان رشد علمی پیدا كرده و حرفهایی می زند كه اگر در حیاتش برای او گفته می شد نمی فهمید! درباره موضوعی درباب طهارت با ما بحث كرد و نظر ما را تغییر داد.))
یكی از دانش پژوهان و طلبه های قم كه در ایام ماه مبارك رمضان به تبلیغ رفته ، پس از بازگشت به قم برای زیارت حضرت معصومه علیه السلام به حرم مطهر مشرف می شود به هنگام خروج از حرم دوستی را دیده كه با چهره ای غمگین و محزون با وی روبرو می شود. چون علت را جویا می شود خبر از تنگدستی و شدت فقر می دهد و آمدن به حرم را برای گشایش این مشكل یاد می كند، این طلبه چون وضع را این گونه می بیند مبلغی را كه در ماه مبارك به او داده بودند به وی می دهد و پس از خداحافظی به سوی صحن مطهر رهسپار می شود. ناگاه یادی از حضرت آیة الله بهاءالدینی كرد، زیارت این فقیه اهل بیت را ره توشه ای فردوس گونه برای خود می داند به سوی منزل ایشان حركت می كند و پس از دیدار آقا اجازه مرخصی می طلبد. یكباره ایشان می فرماید:
((صبر كن )) و در پی آن از جا برخاسته ، به اتاق دیگر رفته ، چند لحظه بعد مبلغی پول همراه می آورند و می فرمایند نه ((كار امروز شما، كار بسیار پسندیده ای بود))!!
و او پس از خداحافظی رهسپار منزل شد و مبلغ اهدایی آقا را شمرد، ناگهان متوجه می شود كه این پول به اندازه ای است كه به آن فرد در حرم داده است !
پندهای عارفانه
باهم از سخنان نورآفرین و پندهای عارفانه حضرت آیة الله بهاء الدینی بهره می بریم :
خاص قرار داده است كه باید آنها را فهمید و به دست آورد. و از جهاتی نیز آنان را محروم كرده است و بنده در جوانی با كسی ملاقات كردم كه از نظر درسی شاید بیست بار كتاب ((سیوطی )) را درس گرفته بود اما به قول خودش چیزی از آن فرا نگرفته بود. ولی همان شخص در معماری آن چنان مهارت داشت و در دقت و سرعت عمل قوی بود كه قسمتی از ساختمان مدرسه فیضیه را بر عهده او گذاردند، توانست بخوبی آن را انجام دهد، به طوری كه آن قسمت هیچ عیبی نكرده و از استحكام ، ظرافت و زیبایی خوبی برخوردار است .
... اعتقاد به تقدیرات الهی ، زمینه های خیری برای انسانها فراهم می كند. بسیاری از حوادث كه اطراف ما می گذرد موجب خیر و صلاح است ؛ هر چند در ظاهر تلخ و ناگوار باشد.
... كارها انجام می شود و روزگار می گذرد اما آنچه برای ما می ماند نیات ماست . انسان در گرو نیات خویش است . مواظب باشیم نیت كار خلاف ، حرف خلاف و اندیشه خلاف نداشته باشیم .
... تا انسان مراحلی از سازندگی از طی نكرده است نباید در كارهای اجتماعی وارد شود. باید درسها را با حوصله و دقت خواند، از محضر استاد استفاده برد. با او بود و حركاتش را دید تا در نفس انسان تاءثیر كند. اگر از خود غفلت كنیم عاقبت خوبی نخواهیم داشت . با تهذیب نفس است كه علم به بار می نشیند و قدرت مفید می شود و خدمت ارزش می یابد.
... فقر و تنگدستی اصلاح كننده طلبه است و عزت نفس و مناعت طبع امری لازم و ضروری برای اوست . تكامل در نتیجه فشار است . اگر پیشروی می خواهید باید سختی بكشید.
... ما تجربه زیادی به دست آورده ایم و وجدان نموده ایم كه برای رهایی از مشكلات راههایی هست كه بهترین آنها را خود حس كرده ایم و به كمك آنها به حاجت هایمان رسیده ایم :
((نذر كردن گوسفند برای فقرا، خواندن حدیث كساء به طور پی در پی ، پرداخت صدقه و ختم صلوات )).
قدر و سپاس
قدرشناسی و روشن بینی این پیر فروتن زمینه ساز گرامی داشتن یاد و نام امام خمینی رحمة الله علیه گشته و هماره خاطره های بهجت آفرین آن مراد سبز قامت در قاب خاطر این دوست والامقام به چشم می خورد. پاس ‍ نعمت وجود انقلاب اسلامی ایران ، یاد عظمت حركت امام و بركات خجسته نهضت و تمدن شگرف سخنان ملكوتی ایشان به همراه دهها خاطره ، مناسبتهای مختلفی در گفتار آن وجود ارجمند و همگی بیانگر روحیه سپاسگزار ایشان است .
... روزی صحبت از شعر و شاعری به میان آمد. با جمله ای كوتاه فرمودند:
((بنده اشعار زیادی درباره اهل بیت علیه السلام بویژه حضرت علی علیه السلام شنیده ام ولی برای من هیچ شعری همچون اشعار شهریار تبریزی ، جذابیت نداشته است ، به همین جهت او را دعا كردم ، بعدا دیدم برزخ را از وی برداشته اند)).
گاهی كه سخن از دوران كودكی به میان می آید، به گونه ای سخن می گویند كه در می یابیم همه را از خدا می داند، از طفولیت تا دوران بلوغ ، از تحصیل تا تدریس و از قم تا كربلا و...
روزی در ملاقات با برخی علاقه مندان و ارادتمندان فرمودند:
((حالم خیلی بد بود. اهل خانه هفتاد حمد برایم خواندند، چون ختم سوره حمد آنان تمام شد، حال ما نیز خوب شد ما بارها تجربه كرده ایم ، غیر از خدا از هیچ كس كاری ساخته نیست ، صلاح فعلی بنده در بیماری و خانه نشینی است ... تاكنون چندین نفر را برای معالجه ما آورده اند امام ما را به زحمت انداخته اند و هیچ كاری از آنان ساخته نبوده است . از هیچ كس ‍ غیر از خدا كاری ساخته نیست .))
احترام و ارادت به استادان به طور چشمگیر در سخنان آیة الله بهاء الدینی به چشم می خورد.
گاهی از مرحوم بافقی و مجاهدتهای كم نظیر ایشان یاد كرده و نسبت به نیكیها و مهربانیهای وی به طلبه ها سخن می گویند و چون نام حاج شیخ عبدالكریم حائری به میان می آید هاله ای از عظمت در كلام ایشان نسبت به آن عالم سخت كوش موج می زند. از یكرنگی و صمیمیت ، قداست و محبت و همدردی و احترام وی سخن گفته و یاد و خاطره وی را گرامی می دارند:
درباره آیات بزرگ و چهره های سترگ حوزه علمیه قم ؛ آیة الله بهجت ، آیة الله خوانساری ، آیة الله صدر رحمت خداوند بر آنان باد - و انس با ایشان حكایتهای فراوانی در یاد وی وجود دارد و چون از آیة الله سید محمد تقی خوانساری صحبت می شود، اشاره ای به صدور اجازه اجتهاد خود توسط آن عالم پارسا و فقیه متقی در بیست و پنج سالگی می كنند.
راز و نیاز و شب زنده داری
عارف وارسته ، حضرت آیة الله بهاء الدینی از جمله شخصیت های معنوی است كه از نوجوانی به روزه و نماز شب علاقه مند بوده است . سالهای بسیار انس ایشان با این عبادت ملكوتی ، آثار و بركات فراوانی ارمغان داشته است . ایشان در این باره می فرماید:
((اولین باری كه ارواح علمای بزرگ سراغ ما آمدند، هنگامی بود كه از شدت روزه فشار سختی را تحمل می كردم ، حتی افرادی چون امام خمینی توصیه به ترك روزه می كردند اما آثار و بركاتشان بسیار بود و علاقه فراوانی به آنها نشان می دادم .
به تهجد و نماز شب نیز عشق و علاقه ای زیاد در خود احساس می كردم ، به طوری كه خواب شیرین در برابر آن بی ارزش بود. این شور و عشق به حدی بود كه گاهی خود به خود - هنگام اقامه نماز بیدار می شدم و در شبهایی كه خسته بودم . دست غیبی مرا بیدار می كرد. یادم هست در سال 1356 شمسی كه بیمار بودم و در اثر كسالت ضعف شدیدی پیدا كردم ، بر آن شدم كه در آن شب تهجد را تعطیل كنم ، چون توان آن را در خود نمی دیدم ؛ اما در سحر همان شب حاج آقا روح الله خمینی (ره ) را در خواب دیدم كه می گوید: ((بلند شو و مشغول تهجد باش )) در آن شب به خاطر سخنان ایشان مشغول نماز شب شدم ))
محرم اسرار
تقوا، تهذیب و پارسایی ، بصیرت و روشنایی دیده به مردان الهی می دهد، آنان را ((محرم اسرار موجودات )) می كند و بدان رتبه می رساند كه ((نطق آب و نطق گل )) را می فهمند و درك می نمایند.
فقیه فرزانه آیة الله بهاء الدینی از معدود مردمانی است كه با هوشمندی بسیار، عقل را فروزان كرد شعله های شهوت را فرو نشانید و سخن موجودات را محرم شد.
روزی یكی از اهالی روستایی از اطراف قم ایشان را دعوت می كند و چندین نفر از دوستان در خدمت ایشان در این میهمانی حضور داشته اند. چون میزبان می خواهد گوسفندی جلو پای آقا ذبح كند حیوان فرار كرده ، به آقا پناه می برد. ایشان از صاحبخانه تقاضا می كند كه حیوان را نكشد و او را آزاد بگذارد، اما وی به خاطر میهمانان و غذایی كه مورد نیاز بود، مجبور به ذبح حیوان می شود.
ظهر كه غذا آماده می شود آقا چیزی از آن گوشت نخورده ، در بازگشت می فرماید:
((امروز به ما سخت گذشت ، چرا كه آن حیوان از ما تقاضا كرد نجاتش ‍ دهیم اما از دست ما كاری برنیامد!))
سالهای بسیاری در قنوت سرور عزیزمان آیات نورانی قرآن كریم و دعاهای معصومین علیه السلام را می شنیدیم تا اینكه ناگهان زمانی متوجه شدیم نوع كلمات و عبارات ایشان تغییر یافته است و در قنوت برای امام عصر - عجل الله تعالی فرجه - دعا می كنند.
روزی كه در این باره از ایشان پرسش شد به یك جمله بسنده كردند:
((حضرت پیغام داده اند در قنوت به من دعا كنید))
آرامش نفس
سكان آرامش آدمی در فراز و نشیب امواج حوادث ، یاد خداست و نسیمی كه روح و روان انسان را صفا و صداقت بخشیده ، قلبی ، مطمئن و دلی آرام همراه خود دارد نام پروردگار و ذكر اوست . آنان كه در ((قافله ابرار)) حضور دارند و از راههای سخت زندگانی به سلامت عبور می كنند، به سان پیرو فرهیخته حضرت آیة الله بهاء الدینی هر حادثه ای را لطفی آشكار و پنهان می شمرند و جرعه های رضایت الهی را در كام جان می ریزند. از سخنان ژرف و اندیشه های پرارج ایشان است كه :
((در ابتدای جوانی كه ازدواج كرده بودم ، برای امور اقتصادی خود برنامه ای تنظیم كردم ، ولی خدای تعالی همه برنامه های ما را به هم زد تا كنون خوشحال هستم كه آن برنامه ها به هم خورده است و نتوانستم در كارهای اقتصادی وارد شوم .
راضی ام كه رزق و روزی خود را به عهده خداوند متعال گذاشتم و از فكر شغل دوم و توسعه زندگی بیرون آمدم . بسیار خوشحالم كه تنها و تنها به تحقیق جذب شدم و امور مادی نتوانست مرا به طرف خود جذب كند آنچه رزق ما بود خدا رسانده است )).
با رزمندگان اسلام
كتب مقدس هشت سال دفاع ملت ایران در برابر استكبار، در بردارنده اوراق زرین از حماسه ها و شجاعت هاست . در این كتاب نام ((رادمردان عرصه جهاد با نفس )) به چشم می خورد. كسانی كه همراه و همراز دلاور مردان عرصه های جهاد و پیكار در شهامت و شهادت بوده اند. گاهی با اشك دیده ، زمانی با سخنانی سراسر سبز و بركت و موقعی با دستانی لبریز از دعا و سعادت ، همراهی خود را نشان داده اند. پیر پارسا و فقیه فرهیخته ما نیز از جمله نیك سیرتانی بود كه با حضور در جمع رزمندگان اسلام بر رزم آفرینی آنان لبخند سپاس و بوسه تشكر می زد. هماره آغوش پر مهر و محبتش بر سیمای نورانی و پیراسته شیرمردان عرصه های جبهه باز بود و لطف خداوند و شیوه كریمانه اهل بیت علیه السلام را برای آنان تفسیر می كرد.
گاهی كه یكی از آنان در حسینیه ایشان اذان یا اقامه ای می گفت ، آقا می فرمود:
((جملات اذان و اقامه از جان او بر می خیزد و با تمام اعتقاد اذان می گوید)).
و روزی كه گروهی از سپاهیان اسلام برای دیدار آقا شرفیاب شده بودند، ایشان فرمودند: ((من برای ملاقات با شما غسل كرده ام !))
دغدغه خاطر و علاقه باطنی ایشان به رزمندگان موجب گردید كه در برهه ای از دوران جنگ كه فشار شدیدی بر بسیجیان و سپاهیان و ارتش ‍ وجود داشت ایشان بفرمایند:
((امشب از فكر جبهه ها خوابم نبرد، چرا كه می دیدم چه بر سر رزمندگان می آید.)) و چندی بعد در اثر آن اندوه به بیماری سختی مبتلا شدند.
آن بصیرت و این علاقه وافر موجب شد كه با كهولت و ضعف مزاج در برخی جبهه ها و حمله ها از جمله عملیات والفجر مقدماتی حضور پیدا كنند و خاطره ای جاودان در دفتر وجود رزمندگان به یادگار بگذارند.
اندیشه های آسمانی
اینك نگاهی درس آموز به قریب یك قرن عشق و اندیشه و تجربه و تلاش ‍ می كنیم . حرفهایی گوارا از اندیشه های ناب و نورانی او بهره می بریم .
((باید از سرعت بی مورد و تند خواندن مضر پرهیز كرد. توجه به كمیت و مقدار نداشت ، به كیفیت و چگونگی تحصیل اندیشید. خوب خواندن و دقت لازم موجب تشویق در ادامه تحصیل شده ، توفیق انسان را زیاد می كند، عمق بیشتری برای دانش ایجاد می شود و تحصیل و تدریس موفق پیدا می كند و سرانجام در جامعه مفید می گردد.
بنده در نوجوانی ، با نشاط فراوان ، حدود شانزده ساعت كار علمی و فكری داشتم و مجهولات و نقاط ابهام درسهایم را به این طریق حل می كردم . نشاط درس برای تحصیل انسان بسیار مفید و ضروری است . انسانی كه با نشاط است ، خوابش كم اتلاف وقتش كم و صحبتهای غیر ضروری اش كمتر است و تمام همتش درس است و تحصیل .))
((بنده قبل از سال 42، درس خارج فقه داشتم یك سال هنگام شروع ، احساس كردم ساعت درس بنده با درس آقا روح الله (خمینی ) همزمان است ، به خاطر تقویت درس ایشان و احترام به آن بزرگوار، درس خود را تعطیل كردم .
پس از پیروزی انقلاب - چون دادگاههای كشور به نظر روح الله عمل می شد - بنده درس خاج قضا را تعطیل كردم ، مبادا نتیجه بحث ما مخالفت با نظرهای ایشان تلقی شود و موجب اختلاف و یا تضعیف نظام گردد.
... با اخلاص بسیار و سوز فراوانی كه حاج آقا روح الله داشت ، برای بنده روشن بود كه ائمه ، همیشه پشتیبان او خواهند افراد و قائم مقامی آنها، كاری پوچی و بی حاصل می دانستم . می دیدم كه خدا در این كار نظر ندارد و موفق نمی شوند. از همان زمان رهبری را در آقای خامنه ای می دیدم . چرا كه ایشان ذخیره الهی برای بعد از امام بوده است . باید او را در اهدافش ‍ یاری كنیم .
باید توجه داشت كه مخالفت با ولایت فقیه كار ساده ای نیست . هنگامی كه میرزای شیرازی بزرگ مبارزه با دولت انگلیستان را از طریق تحریم تنباكو آغاز كرد، یك روحانی با او مخالفت نمود. و میرزا با شنیدن مخالفت او وی را نفرین كرد. همان نفرین باعث شد كه نسل او از سلك روحانیت محروم شوند. پسر جوانش جوانمرگ شد و حسرت داشتن فرزند عالم به دل او ماند)).
((آن موقعی كه دست چپ و راستم را نمی شناختم ، خداوند متعال مكرر مرا یاری كرده ، اكنون اگر بخواهم سراغ وسیله بروم و از او كمك بگیرم ، شقاوت است . او از وضع من آگاه است و قادر به بر طرف كردن مشكل زندگی من است .
چسبیدن به این و آن - در جایی كه باور قلبی دارم كه حاكمیت مطلق از اوست - خطاست ...
ما در مساءله مالی - به خاطر تجربیات گذشته - خاطر جمع بودیم كه خدای تعالی ما را رها نمی كند...، وظیفه ای را كه از طرف خدا بر دوشمان گذاشته شده است ، باید بخوبی انجام دهیم تا ببینیم چگونه از ما پذیرایی می شود. آیا كسی كه از طرف خداوند ماءمور تبلیغ و ارشاد مردم می شود و از دین و عقاید مردم دفاع خالصانه می كند، ذات اقدس الهی وی را رها كرده و از او غافل می شود؟!))
((هیچ چیز به اندازه عمل انسان در ساختن دیگران مؤ ثر نیست . رفتار و حركات یك انسان وارسته تبلیغ وارستگی است : كونوا دعاة الناس ‍ بغیر السنتكم )) این كه تمام روحانیت به حضرت امام - قدس سره - توجه دارند و ایشان را به عنوان الگو پذیرفتند و به خاطر ادعاهای امام نیست به خاطر عمل ایشان است . آنچه به ایشان این جنبه را داده است - اعمال و رفتار ایشان است . ما بیش از شصت سال امام را می شناختیم . ایشان از ابتدای امر متعبد بودند. همه می گفتند ما چنین مرد حكیمی كه تا این اندازه به مسائل ائمه و اوضاع امور وارد باشد سراغ نداریم از نظر اخلاق هم ایشان بی نظیر بودند در جلسات نشست امام هم با شاگردانش ، مساءله استاد و شاگرد اصلا برای امام موضوع نداشت گاهی ریاست جلسه به دست شاگردان می افتاد.
از ابتدای تاءسیس حوزه علمیه قم تا كنون ما برای امام نظیر نیافتیم و همه به خاطر خودسازی و تهذیب ایشان بوده است )).
((... بعد از امام اگر بشود به كسی اعتماد كرد به این سید (آیة الله خامنه ای ) است ... ایشان از همه افراد به امام نزدیكتر است ... كسی كه ما به او امید داریم آقای خامنه ای است ... باید به او كمك كرد كه تنها نباشد... شما از ما قبول نمی كنید و تعجب می كنیم ولی این دید ماست .
نزد ما محرز است سید علی خامنه ای )).


توجه: از آنجا که درج مطالب در سایت "محبوبترین‌ها" برای همه کاربران آزاد می باشد، از همه کاربران محترم تقامندیم؛ در صورت مشاهده مطلبی خلاف واقع، غیرقانونی و یا منافی فرهنگ و اخلاق ایرانی و اسلامی در هر یک از پروفایل‌ها، از طریق بخش "تماس با ما" سایت مدیریت سایت را در جریان بگذارید.
 روابط عمومی سایت محبوبترین‌ها
Share


Notice: Undefined variable: width_tablighpx in /home/mahbobtarin/public_html/tablighat.php on line 12



صفحه اصلی | ارتباط با ما | درباره ما | خبرنامه | جستجو | نقشه سایت | RSS
محبوبترین‌های سیاسی | محبوبترین‌های ورزشی | محبوبترین‌های هنری | محبوبترین‌های اقتصادی | محبوبترین‌های دانش | محبوبترین‌های اندیشه | محبوبترین‌های فرهنگ و ادب | محبوبترین‌های ارتباطات | محبوبترین‌های تاریخ و جامعه | محبوبترین‌های بهداشت
Notice: Undefined variable: linktop1 in /home/mahbobtarin/public_html/bottom.php on line 28

سید رضا بهاء الدینی

محبوبترین‌ها,مشاهیر ایران,بیوگرافی نخبگان,جدیدترین اخبار,محبوبترین‌چهره‌ها,محبوبترین‌های سیاسی,محبوبترین‌های ورزشی,محبوبترین‌های هنری,محبوبترین‌های اقتصادی,محبوبترین‌های پزشکی,محبوبترین‌های فرهنگی,محبوبترین‌های دین و اندیشه,محبوبترین‌های رسانه و ارتباطات,محبوبترین‌های علم و دانش,محبوبترین‌های تاریخ و جامعه,